درباره وبلاگ سلام من فاطمه هستم!منم ناتاشا هستم! از این که به دیدن وبلاگ دوتا از طرفدارای کامران و هومنِ باحال و دوست داشتنی اومدین،واقعا خوشحالیم! ما رو از خوندن نظرات سازنده ی خودتون،بهره مند کنید! اگر دوست دارین زمان به روز شدن وبلاگ و جدیدترین اخبار از دنیای کامران هومنی رو بهتون خبر بدیم،لطفا عضو وبلاگ و هم چنین خبرنامه بشین! ممنونیم! با آرزوی سلامتی،موفقیت و شادی شما دوستان،به خصوص کامران و هومن عزیز! آخرین مطالب پيوندها
نويسندگان
((کامران و هومن،ستاره های زندگی)) دوستتون داریم خیــــــــــلی زیاد،به چشماتونم خیـــــــــلی میاد! كامران:(خنده)ما كوچيك شما هستيم رفيعي:ولي ببينم از نامزد و ازدواج واينا خبري نيست؟ها؟ كامران:(خنده)والا تا اونجايي كه خود ما ميدونيم...چون ما رو خيلي شايعه درست ميكنن نميدونم، ازدواج كردن! رفيعي:طلاق گرفتن! كامران:بچه دار شدن!من تو عمرم تا اونجايي كه منو خانواده و داداشم شاهد بوديم(!!!)تو عمرم تا حالا نه نامزد كردم ونه ازدواج.خيلي هم چيز خوبيه انشاا...اون روز برسه كه منم يكيو پيدا كنم كه اين اتفاق بيفته ولي فعلا كه اين اتفاق نيفتاده من ازدواج نكردم ونامزد هم نكردم.اينم يه سال گذشت،چون هر ساله مثل اينكه شما اين سوالو از ما ميكنين سر هرسفره...من از خودم مطمئنم شايد... رفيعي:(خنده)ما ميخوايم ببينيم كجا ديگه يه جوراي... كامران:شما آقا هومن شمام بگو! هومن:انقد سرمون شلوغه فعلا كه وقت نميكنيم.اگرم ازدواج بود يه جوري ميشد كه همش... رفيعي:من ميدونم تو هم ميدوني ديگه...باشه! كامران:نه به موقعش اين كارم ميكنيم هم هومن هم من خيلي دوس داريم بالاخره آدم ميگن هميشه اون شخصو پيدا كنيم وشايدم اون شخص الان دور وبر ما هست و با ما دوست هست ولي خب اتفاقي نيفتاده كه ما الان نامزدكرده باشيم يا ازدواج،ولي خب...! اميدوارم خوشتون اومده باشه.من با اينكه تا حالا كلي اين مصاحبه روديدم بازم خوشم اومد و حال كردم. ![]() ویدیو!
سه تا ویدیو گذاشتیم واستون حالشو ببرین!
اولی ویدیوییه که هومن تنهاست و چندجمله حرف قشنگ واسه تبریک عید میزنه!
Kamran and Hooman Mano Bebakhsh Calgary Concert VIP Michael (HQ) ![]() -عكس!
این بار از کتی جون شروع میکنیم!
![]() ای وای!نبینم غم و غصه گوشه ی دلت گوله شده باشه!!!پسره چشم چرونه؟بی شرفه؟آشغاله؟ ![]() خوب پاشو بیا بیرون!پاشو بیا بیرون بگو مهرم حلال جونم آزاد!.....جان؟میدونستی؟میخواستی همین کارو بکنی؟آها چیزه....خوب باشه......! ![]() به درخواست یکی از دوستان٬عکس هایی از مصاحبه ای گذاشتم که هفته پیش نکته جالبش رو (همون ماتیک! ![]() سوال اول!کامران چه میکند؟ 1)مگس میپراند! 2)هوا سرد است،دست هایش را گرم میکند! 3)شلوارکش خیلی قشنگ است! 4)هومن چه بامزه شده است! 5)چرا کسی جز یه نفر با KH همراهی نمیکند؟! 6)چه منظره ی زیبایی از پشت شیشه پیداست! سوال دوم!هدف کامران از زدن عینک در ماشین،آن هم در شب چیست؟ 1)به تو چه؟ 2)به من چه؟ 3)خوب روبرتو هم زده!چرا فقط به کامی گیر میدی؟؟ 4)اگه برداره کجا بذاره؟؟ 5)همون جا که هومن گذاشت! 6)شلوارک خیلی به او می آید! سوال سوم!فکر میکنید هومن هم شلوارک پوشیده است؟؟ 1)مگر هومن شلوارک هم میپوشید؟ 2)مگر چشم من اشعه ایکس دارد؟ 3)فضولی موقوف! 4)چشا درویش! 5)زنجیرِ بلند گردنبند کامران اذیتش نمیکند؟؟؟؟!!!! 6)چه آهنگی را میخوانند؟؟!! ![]() ![]() خوب عزیز من!یه کم فاصله بگیر فلاش چشم بیچاره ها رو کور کرد!! ![]() ![]() ![]() هومن جان من رفتم!کاری باهام نداری؟؟کجا میرم؟؟معلومه دیگه!تو کفِ موهات!به این سادگی هم درنمیام! ![]()
و سرانجام شاهکاری(!!!!!)از من و دوستم،تهمینه!! وقتی معلم زیست شناسی داشت حنجره اش رو خسته میکرد٬من و دوستم داشتیم همینجوری هنر و عشق می پاشیدیم به برگه های کتاب!! نظرات شما عزیزان:
راستی عزیزم مطالبت هم خیلی جالب بود خندیدم...بخصوص سوال هات در مورد اینکه تو اون ماشین اونم شب معلوم نیست چی می خونن و چرا کسی همکاری نمی کنه واسه دست زدن... خیلی خوشم اومد... در فیس بوکم شاهکارتون رو می زارم...
فیس بوک من MAHDIS.TAZIKEH
سلام عزیزم...مرسی از عکس های زیبات...خیلی لذت بردم... برات ارزوی بهترین ها رو می کنم...
من لینکتون می کنم تو دوتاسایتم، تو پیوندهام عزیزان...اگه دوست داشتید منو لینک کنید... سه شنبه 14 مهر 1390برچسب:kh, :: :: نويسنده : فاطمه و ناتاشا
![]() ![]() |